داشتن رابطه عاطفی سالم

برای داشتن رابطه عاطفی سالم توجه به دو نکته ضروری و مهم است:

انتخاب فرد مناسب
تلاش دوجانبه برای رشد رابطه

عوامل هشیار و ناهشیار زیادی در جذب شدن ما به فردی خاص تاثیرگذارند و اگاهی از این موارد به ما کمک میکند، بتوانیم انتخابهای اشتباه را در وهله اول کنار بگذاریم. چرا که اگر آدم اشتباهی را انتخاب کنیم، تلاش برای ایجاد رابطه ای سالم فایده ای ندارد.

خودشناسی و خودآگاهی ما نقش به سزایی هم در انتخاب و هم ایجاد رابطه ای سالم دارد، چرا که روان ما به طور ناهشیار تمایل دارد، زخمهای دوران گذشته را در اکنونِ بزرگسالی تکرار کند.

برای ایجاد و رشد رابطه عاطفی سالم ما نیاز داریم از خودمان دور نباشیم، خودمان را بشناسیم، درونمان را کشف کنیم، بر بخشهای تیره و تاریک آن نور بتابانیم و زخمها را مرهم نهیم.

برای داشتن رابطه عاطفی سالم، نیاز داریم در تنهایی مان شاد باشیم و از آن لذت ببریم. نیاز داریم خودمان را آنگونه که هستیم، ببینیم و پذیرا باشیم. با بخشهای تیره و روشنمان در صلح باشیم.

برای شروع یک رابطه، نیازی به هیجان شدید نداریم، حد متوسطی از هیجان و احساس و علاقه و نیاز به زمان و تعامل و شناخت.

اگر انتخاب ما، انتخاب مناسبی باشد، نیاز داریم طرف مقابلمان را هم همانگونه که هست ببینیم، با ضعف ها و قوت هایش، بدون آنکه بخواهیم تغییرش دهیم.

برای داشتن رابطه عاطفی سالم، دو طرف نیاز دارند، خودشان را بشناسند، دیگری را بلد باشند و به جای نمک پاشیدن به زخمهای هم، زخمها را مرهم نهند. در این میان موجود جدیدی شکل میگیرد و رشد میکند، به اسم رابطه…

که دو طرف سهم دارند، مسئول مراقبت و رسیدگی و رشد آن باشند.

متاسفانه نه در مدرسه و نه در دانشگاه و نه در هیچ دوره ای از زندگی مهارتهای داشتن رابطه عاطفی سالم به ما آموزش داده نمیشود و در نهایت در سنین جوانی و بزرگسالی اغلب با ازمون و خطا و اشتباه در انتخاب و رابطه پیش میرویم.

سه مهارت اصلی در رابطه عاطفی

با دانستن این مهارت ها می توان روابط عاطفی سالمی را تجربه کرد و رفتارهایی را که باعث روابط ناسالم می‌شوند را کاهش داد.

بینش:

بینش به معنای درک و آگاهی نسبت به خود و دیگران است. اینکه چه کسی هستید؟ به چه چیزی احتیاج دارید؟ و چرا این رفتارها را در موقعیت های مختلف دارید؟

بینش نوعی خودشناسی عمیق است که موجب می‌شود درک بیشتری از خود و طرف مقابل داشته باشید و عواقب مثبت و منفی رفتارهایتان را قبل از وقوع آن پیش بینی کنید و به نوعی به یک جور ذهن آگاهی برسید.

دقیقا بدانید چه چیزی در رابطه برای شخص شما مناسب است و دنبال چه نوع رابطه ای هستید.

مثلا فرض کنید روزی بی دلیل با همسرتان بدرفتاری می کنید ، در صورت برخورداری از بینش متوجه می شوید که حقیقتاً او مقصر نبوده و شما به علت مشغله کاری و استرس رفتار نامناسبی داشته اید.

با بینشی که از خود و رابطه‌ دارید می توانید ازایجاد تنش و یا تشدید آن پیشگیری کنید

بطور مثال بجای سرزنش یک دیگر در رابطه می توان فرهنگ بخشش و عذر خواهی را در روابطتان پر رنگ تر کنید. بینش همچنین باعث می‌شود همسرتان را بیشتر بشناسید و بسیاری از سوء تفاهم ها حل می شود مثلاً همسر من شخصیتی دارد که همیشه و همه جا دیر می‌رسد و این مسئله در مورد من و رابطه با من نیست.

موازنه بودن نیازها در رابطه:

بدین معنا که بدانید هر دو طرف رابطه نیازهای خاص خود را دارند و نیازهای هر دو مهم هستند. با این مهارت می توانید نیازهایتان را واضح بیان کنید و احتمال به دست آوردن آنچه می خواهید را بالا ببرید .

همچنین نیازهای همسرتان را در نظر بگیرید و هنگام تصمیم گیری برای رابطه نیازهای طرف مقابل را ببینید.

به عنوان مثال فرض کنید باید به مهمانی استرس‌زا بروید و دوست دارید همسرتان همراه شما باشد می توانید مستقیماً به او بگوییم این مهمانی برای من استرس زا خواهد بود و دوست دارم تو همراه من باشی امکان دارد برنامه ات را خالی کنی با من بیای یا فرض کنید که او دوست دارد هر روز صبح باشگاه برود شما با این مهارت می توانید از او حمایت کنید.

تنظیم هیجان:

به معنای تنظیم کردن هیجان در برخورد با اتفاقات درون رابطه است با کمک این مهارت می توانید احساس های ناخوشایند را به آرامی بپذیرید و واکنش اغراق آمیزی نشان ندهید.

می توانید بهتر فکر کنید و تصمیمات واضح تری بگیرید. به احترام گذاشتن به خود و متعهد بودن به نیازهایتان پایبند باشید. نوع خود گویی های شما در هنگام تصمیم گیری بسیار اهمیت دارد، به عبارتی یک قدم به عقب رفتن و از بیرون خود را دیدن.

متوجه لحن گفتگو و شنیدن صدای درونتان هستید؟ توانایی دیدن خود را از بیرون دارید؟ این مهارت در تنظیم هیجان و در نتیجه تصمیم گیری بهتر شما تاثیر گذار است.
اگر این خصوصیات در شما وجود ندارد، باید به صورت جدی روی خودتان کار کنید.

در یک رابطه سالم معمولا دو طرف رابطه بی قید و شرط به هم عشق می‌ورزند و حالات روحی یکدیگر را به خوبی درک می‌کنند.

هر دو طرف باید در زندگی روزمره و تصمیم­ گیری انعطاف ­پذیر باشند. چون اگر فقط یک نفر در رابطه همیشه کوتاه بیاید، این عدم تعادل به مرور زمان رابطه را مسموم می‌­کند.

در یک رابطه سالم افراد طوری با یکدیگر صحبت می­‌کنند که باعث تحقیر یا نامعتبر کردن طرف مقابل نشود.

مهم‌ترین مسئله این است که اگر احترام در یک رابطه از بین برود، پروسه کسب دوباره آن طولانی و دشوار است.

و در آخر اصول داشتن یک ارتباط عاطفی سالم قطعا با اعتماد همراه است .بدون داشتن اعتماد، انگار که مطمئن نیستید شریکتان پای شما می­‌ایستد یا نه؟ شاید حتی ندانید که حرف­‌هایش از ته دل است یا خیر؟